آه ...!

مرامثل بودا بسوزان! وخاکستر آخرین نغمه های مرا برسرخاک مرده بپاش برسرخاک بی معرفت که تاآخرین لحظه حالی نپرسید ازمن. من ازنسل فرهادوفریاد بودم درخت نحیف تنم را بسوزان کمی ازصدای مرا دردل بیستون دفن کن کنارصداهایی از جنس فرهادوفریاد. خدایا مرا مثل هندو مرامثل بودا غریبانه درغربت رنگهاوصداها بسوزان وخاکستر آخرین نغمه های مرا برسر خاک مرده بپاش به آقای شب هم بگو که: خطر رفع شد !
نظرات 1 + ارسال نظر
غریبه آشنا چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:47 ب.ظ

سینه‌ام پر است از آتش و فریاد ولی ترس و حماقت برای من سکوت را جامه‌کرده است و چه سخت است دریدن این جامه ! ! !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد